چند سال پیش با داداشم دعوامون شد دست کرد تو موهام از این کار بدم می اومد، زدمش قهر کردم. عصرش اینو خرید قربون صدقه رفت بغلم کرد آشتی نکردم تا لوسم کنه. فرداش رفت بیرون دیگه برنگشت. حالا چند ساله میرم سر خاکش بغلم کنه آشتی کنیم دیگه باهام حرف نمیزنه. از اون روز دیگه با کسی قهر نکردم.
در انتهای مسیر از بودن تو جان گرفتم با لمس دستانت دوباره سبز و به قامت مهربانیات پناه داده شدم، کنار تو زاده شدم روشنایی شدم و تابیدم، و همچنان که خورشید در تیرگی سر از بالین بر دارد و روشنایی دهد در انتهای این مسیر از بودن تو جان گرفتمو دوباره زا
۱۴۱ بازدید
با فیچر جدید مایکروسافت تیمز می تونید با آواتارتون برید توی جلسه!