اومدیم بریم تو درگاهی حموم،
پامون دوباره گرفت به در
هیشکی نبود ببینه مرد کوهِ درده!
خواستیم بکشیم به مصّب جد و آبادش، چندتا آب نکشیده ببندیم، شنیدیم مدیریت صدا میزنه:
ملاقاتی داری، ملاقاتی داری، ملاقاتی داری.
پوشیده نپوشیده زدیم تو راهرو
دلبر پرید وسط گفت:
یعنی میخوام بهت بگم کوری دیونه...
📸 شهرض
@Kafiha