برای من که همیشه از آدمها گریزونم و اولویتِ زندگیم حفظ تنهاییه، تماشای این فیلم برای اولین بار این فکر رو تو ذهنم کاشت که چه خوبه کسی باشه که بتونم زخمهای روحم رو بیهراس نشونش بدم. اگر روزی به جزیرهای پناه ببرم، این فیلم رو با خود خواهم برد.
یه روز مردی دید که یه نفر توی باتلاقی داره غرق میشه. نجاتش داد و جون خودش رو به خطر انداخت. وقتی از باتلاق در اومدن هر دو از نفس افتاده بودن. اون مردی که داشت غرق میشد به کسی که نجاتش داد گفت احمق دیوانه! چرا من رو از باتلاق در آوردی من اونجا زندگی م
بعد از انتقاد خبرنگار روزنامه همشهری از عدم پاسخگویی مدیران پلتفرمها در مورد طرح بیمه رانندگان تاکسیهای اینترنتی، اسنپ با ابزار تبلیغات و «رپورتاژ آگهی» به سراغ این رسانه رفته!
بعد همین متن را با تغییر یک جمله به «الف» هم داده!