➕درس را میخواندم اما باید مادرم مازنی توضیح میداد تا مفهوم را بلد میشدم،
بارها از معلم خواهش میکردم اجازه بدهد به مازنی جوابش را بدهم،
چندین بار املا را بخاطر نوشتن کلمات مازنی کم شده بودم؛
مثلاً معلم میگفت دیوانه من مینوشتم شفتهکس!
تقصیر من نبود، من ذاتاً مازنی فکر میکردم.
➕معلم میگفت نونخامهای من مینوشتم نارنجک، دست خودم نبود من ذاتا مشهدی ام.
➕معلم میگفت مایه حیات من مینوشتم کباب، دست خودم نبود من ذاتا لرم
➕معلم زبانم میگفت ok من مینوشتم «خا»، دست خودم نبود من ذاتا شمالیام.
➕یادم نمیرود چندین بار ورزش را بخاطر لش کردن وسط حیاط کم شده بودم، مثلا معلم میگفت دراز نشست، من دراز مینشستم! تقصیر من نبود، من ذاتا شیرازی فکر میکردم.
➕معلم میگفت دوستدختر، من مینوشتم زن خوشگلم، دست خودم نبود، من ذاتاً زندوستم.
🆔
@GizmizTel 💯