💎💎💎
💎💎
💎
#پارت_131

سرم تیر وحشتناکی کشید،

انگار با بلندگو داشتن داد میزدن توی گوشم، سرم پر شده بود از صدا ها، دستمو گذاشتم رو گوشم و گفتم: _باید...استاد...باید

+ سارا خوبی؟

چشمامم شروع کرد به درد گرفتن، بوی خون همه جا رو پوشونده بود،

نه نگو دوباره داره اونجوری میشه اینجا نه...نتونستم تحمل کنم نشستم روی زمین، به گلوم و دهنم چنگ میزدم دهنم مزه ی خون میداد،
با دیدن خون روی لباسم،
از درد داد زدم و گفتم:
_نهههه... خواهش میکنم دوباره نههه

سعید اومد و کنارم نشست بازو هامو گرفت و گفت نکن سارا داری خودتو زخمی میکنی

دستاشو پس زدم و گفتم:
_نه...نه بهم دست نزن ممکنه اسیب ببینی... سهیل...عععاهههه

چشمام رو بستم و وقتی بازش کردم همه جا قرمز دیده میشد،
بدنم داشت منقبض میشد، این چیه دیگه،
ناخون هام مثل ناخون هایه گرگ بلند شده بود
و پشمی بود توی ایینه رو به رویی خودم دیدم این دیگه چه هیولاییه،

نه خدای من...این کیه؟؟؟

دستمو بردم طرف دهنم که خون میومد، اون هیولا هم همینکارو کرد، دستمو گذاشتم روی گوشهام اونم همینکارو کرد...

این غیر ممکنه،
اون هیولا منم...نه...نه...من...
داد زدم ..نههههههه خداااااا

یهو با خوردن چیزی روی گردنم از حال رفتم
و هیچی نفهمیدم و تا اخرین لحظه به اون هیولایه توی ایینه نگاه کردم...

__
#سعید

داشت توضیح میداد و برای ننوشتن تکالیفش بهونه میاورد
که یهو سرشو گرفت و گفت:
_نه...دوباره نه ....

چرخیدم و بهش نگاه کردم،
رنگش پریده بود، این که تا همین الان حالش خوب بود یهو چش شد؟
اروم گفتم:
_سارا خوبی

دادی زد و نشست روی زمین و شروع کرد به چنگ انداختن به صورت و گلوش، اونقدری چنگ زد که شروع کرد به خونریزی،

با دیدن خون چشماشو محکم بست، نگران رفتم تا جلوشو بگیرم:
_ سارا نکن داری به خودت اسیب میزنی اروم باش

هلم داد عقب و گفت:
_ نه...نه بهم دست نزن ممکنه اسیب ببینی... سهیل اون

یهو دادی زد و جلوی چشمام به یه نیمه گرگ تبدیل شد،

یه گرگ با پشم های سفید خاکستری که روی دست ها و گوشاش اومده بود
با چشمای قرمز، با تعحب داشتم نگاه میکردم که دیدم داره به دهن و گوشهاش دست میزنه، به جایی که نگاه میکرد نگاه کردم وای نه اون ایینه، ....با تمام احترام زدم بی هوشش کردم...
🩸🩸: 🩸🩸
:) 🤍
تموم آدمارو بعد تو بخشیدم؛) 🤍
😂
وقتی بعد۳۰ سالگی میری خرید؛) 😂😂🥴
عالی میخونه:) 🤍
ریمیکس ترکی:) 🤍
💔🥲
اوقاتتون بـه وقـت مهربانی💕
و لحظه هاتون سرشار از
حـس خــوب زنـدگـی🌸🍃

       ســ😍✋ــــلام

صبحتون به شیرینی عسل 🍯😋
آخرش
نه قوی‌ترین می‌مونه
نه خوش‌بین‌ترین
اون می‌مونه
که هر روز
با دلِ لرزون
باز هم
بلند می‌شه
خدا حسابشو داره
خدایا شکرت
نه خسته شدم
نه کم آوردم...


خدایااااا شکرت 🤲😍😍😍
❤️❤️: ❤️❤️
جدید:) 🤍
جدید:) 🤍
جدید:) 🤍
جدید:) 🤍
تو دلی منی نازارگیان:) 🤍
🤍🖇
کامنتا خوندن داره:) 😂🥴
ای خدا چقد نمکه:) 🥹😍
حیف که سلیقه ها عوض شده دیگه از این آهنگا خونده نمیشه..(:🤍🖇
:) 🤍
انفرادی شده سلول به سلول تنم:) 🤍
:) 🤍
مهدی احمدوند؛) 🤍🖇